سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

آن که به تو گمان نیک برد با نیکویى در کار گمان وى را راست دار [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
دزد اصلی بانک مرکزیست + جمعه 99 خرداد 23 - 6:27 صبح

این خانم جمله درستی بیان می‌کند:
«شما قرارداد اجتماعی را شکستید»
در این فیلم:

...
[دانلود فیلم]

وقتی به سایت بانک مرکزی می‌روم
این صفحه را می‌بینم:



خودشان مرتب کرده‌اند
مهم‌ترین قوانین خود را
قوانین مرجع بانک مرکزی را

اولین گزینه را انتخاب می‌کنم
حالا این صفحه را می‌بینم:



تعجب می‌کنم
قیمت طلا چند است؟
ارزش ریال چقدر؟
نمی‌فهمم
پس محاسبه می‌کنم
با ماشین حساب
با جدول تناسب

اگر یک ریال معادل 0.0108055 گرم طلای خالص است
پس یک گرم طلا چند ریال است؟
کافیست یک را تقسیم کنم بر آن عدد
و پاسخ
این جواب است: 92.54546295867845
یعنی چه؟
یعنی هر یک گرم طلا تنها 93 ریال قیمت دارد؟
بگذار رُندش کنم
هر گرم طلا فقط 10 تومان؟
ده هزار تومان نه
فقط ده تا تک تومان!

تعجب می‌کنم
به تاریخ نگاه می‌کنم:
«آخرین اصلاحات تا 1399/2/10»

به سایت خبرگزاری تسنیم می‌روم
معمولاً آخرین قیمت طلا را دارد
پاسخ:
طلای 18 عیار گرمی 740 هزار تومان
طلای 24 عیار گرمی 987 هزار تومان
حالا کدامشان طلای خالص است؟

ویکی‌پدیا این‌طور نوشته:
عیار واحد اندازه‌گیری خلوص آلیاژهای طلا و دیگر فلزات گران‌بها است. عیار طلا معمولاً از واحد کامل 24 بیان می‌شود. برای مثال طلای 24 عیار طلای خالص با حداقل 99.9 درصد طلا، و طلای 18 عیار از 75 درصد طلا و 25 درصد فلز دیگر تشکیل شده‌است.

حالا معادله کامل می‌شود
قانون می‌گوید طلا باید 10 تومان باشد
ولی
بانک مرکزی طلا را طوری مدیریت کرده
در بازار
که تقریباً هزار هزار تومان است؛ یک میلیون تومان یعنی
هر گرم آن
چند برابر؟
صد هزار برابر!

حالا شاید اجازه داشته
شاید قانون اجازه داده
در بند جیم که آمده:
تغییر برابری ریال نسبت به طلا به پیشنهاد بانک مرکزی ج.ا.ایران و موافقت وزیر امور اقتصادی و دارایی و تأیید هیأت وزیران و تصویب کمیسیون‌های دارایی مجلس شورای اسلامی میسر خواهد بود.

خب این خوب است
لابد بانک مرکزی اجازه مجلس را داشته
می‌روم سایت مجلس
تمام قوانین مصوّب را شفاف آن‌جا گذاشته‌اند
اما
یک مشکل
مجلس ما که کمیسیون دارایی ندارد:



شاید منظورشان همان کمیسیون اقتصادی است
بله
احتمالاً اشتباه نوشته‌اند
ولی
سؤالی دیگر:
مگر مجلس شورای اسلامی چند کمیسیون اقتصادی و دارایی دارد؟
بیش از یکی؟
آخر آن‌جا نوشته‌اند «کمیسیون‌های دارایی»

نخیر
غلط در جای دیگری‌ست
این قانون اصلاح شده
قانون اصلی در همان تصویر دیده می‌شود
تاریخش
مصوّب 1351
به سراغ آن می‌روم
خدا را شکر که سایت مجلس همه قوانین از ابتدا تا امروز را دارد:



بله همین است
آن روز دو مجلس داشتیم
یک مجلس سنا و یک مجلس ملی
هر کدام هم یک کمیسیون دارایی داشتند
مصوّبات کمیسیون دارایی مجلس ملی را باید کمیسیون دارایی مجلس سنا تصویب می‌کرد
تا قانونی شود
به جای شورای نگهبان مثلاً

عجب نادان‌هایی
عجب افراد ناآگاهی
واقعاً این‌ها مسئول قانون‌گذاری در کشور ما هستند؟
این‌هایی که پس از اصلاح قانون
یادشان می‌رود «های» را از بند جیم حذف کنند؟!
یادشان می‌رود «دارایی» را به «اقتصادی» تغییر دهند؟!
واقعاً این‌ها بر مقدّرات ما حکومت می‌کنند
این‌ها قانون برای ما می‌نویسند؟
ما به چه کسانی رأی دادیم آخر؟!

باشد
همه این‌ها درست
یک اشتباه و غلط قانونی
ملالغوی نباشیم
گیر به کلمات هم نمی‌دهیم
بگذریم
بی‌خیال چند غلط واژگانی
حالا آیا واقعاً بانک مرکزی پیشنهاد داده؟
آیا وزیر امور اقتصادی و دارایی موافقت کرده؟
آیا هیأت وزیران و کابینه دولت تأیید کرده؟
آیا در نهایت
واقعاً آیا کمیسیون اقتصادی مجلس هم تصویب کرده؟
که قیمت یک ریال ما امروز برابر یکصد و یک میلیاردیم (0.000000101) گرم طلای خالص باشد؟!

من که نیافتم
هر چه گشتم
بالاخره مصوّبه کمیسیون اقتصادی باید جایی باشد
وقتی تصویب کرده که ارزش ریال این‌قدر کاهش یابد

بله همین است
اصلاً تصویب نکرده
بانک مرکزی هم پیشنهاد نکرده
وزیر موافقت نکرده
کابینه هم تأیید نکرده

قرارداد اجتماعی را بانک مرکزی شکسته است
وقتی یک طرفه
بدون اجازه و اطلاع ما
از ارزش ریالی که در جیب ما بود کاسته
این همه فقر پدید آمده
این همه بیچارگی
ثروت رفته بالا انباشته شده
پایین پایین‌تر رفته
مستضعف ضعیف‌تر شده
کارگری که حقوق ریالی‌اش معادل الف گرم طلا مثلاً بوده
حالا که قصد خرید کالا دارد
همان حقوق ریالی‌اش معادل الف منهای ب گرم طلا شده
ب را بانک مرکزی از پول او کم کرده
از جیب او دزدیده
با بی‌اجازه کاهش دادن ارزش پول یعنی
بدون اجازه آن کارگر یا نماینده قانونی‌اش در مجلس
در دولت حتی
نماینده‌ای که این کارگر به او رأی داده
او هم حتی مجوّز به بانک مرکزی نداده

فکر می‌کنید چرا امضا می‌کنند؟
روی اسکناس را؟



وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی
که تعهد بدهند
که از قرارداد اجتماعی تخلف نکنند
که پای حرف‌شان بمانند
روزی که اسکناس را به ما دادند عهد کردند معادل آن‌قدر طلا باشد
فردا که می‌رویم بانک
معادل این‌قدر طلا
کم می‌شود
چرا؟
چه کسی دزدی کرده است؟!

همه تورم برای همین است
گرانی‌های غیرقابل تصوّر
این‌که ساعت به ساعت شده است
لحظه به لحظه قیمت بالا می‌رود
نه
قیمت بالا نمی‌رود
قیمت هرگز بالا نرفته است
تورم اصلاً افزایش قیمت‌ها که نیست
بلکه
ارزش ریال است که پایین می‌آید
هر روز
هر لحظه
وقتی بانک مرکزی عهد خود را زیر پا می‌گذارد
اعتبار بانکی را افزایش می‌دهد
به قول خودشان «خلق پول»
وقتی «سپرده قانونی» بانک‌ها را کاهش می‌دهند
اصلاً چرا سپرده قانونی را «10» درصد گرفته‌اند
چرا «100» درصد نه
چرا اجازه می‌دهند بانک‌ها پول و اعتبار بدون پشتوانه خلق کنند
«پول فیات» به قول غربی‌ها
پول رایج در مملکت را زیاد می‌کنند
بیشتر از طلایی که دارند
دزد اصلی این‌ها هستند
آری من دزد را پیدا کردم
موش‌هایی که انبان مملکت را سوراخ کرده‌اند
کیسه ذخیره یک ملّت را
بودجه و درآمد مردم را
ثروت ملّی را
کسانی که قرارداد اجتماعی را شکستند
خیلی وقت پیش
قبل از این‌که ما بفهمیم
حالا ما باید به قرارداد اجتماعی‌مان پایبند باشیم؟!
به کدام قرارداد؟!
قراردادی که خیلی پیش از این بانک مرکزی آن را شکسته است؟!

پیشنهاد این است
خود مؤمنان باید یک پول جدید درست کنند
خودمان قبوضی تهیه کنیم
مهری بزنیم
بزرگانی امضا کنند
بین خودمان
آن‌هایی که از ربا فراری‌اند
یک پول جدید
یک حواله جدید
وابسته به بانک مرکزی نباشد
معادل واقعی طلا باشد
با آن خرید و فروش کنیم

جامعه مؤمنانه‌ای مستقل از بانک مرکزی
به دور از سیاست‌های پولی
پولی که ارزش آن همیشه تابع طلا باشد
خلق نشود
زیاد نشود
اعتباری نباشد
ما مؤمنان باید یک پول مستقل برای خودمان دست و پا کنیم
این می‌شود
این شدنی‌ست
این باید بشود
با این بانک‌ها وضع اقتصاد مردم درست نمی‌شود
نشده و نخواهد شد
در خود ِ غرب هم نشد
چه برسد که بخواهد این‌جا بشود!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 141 - فاصله طبقاتی 16 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

جمعه 103 آذر 2

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
دزد اصلی بانک مرکزیست - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X